Shell

 به اون صدف یا گوش ماهی که امروز بهت دادم نگاه کن ،‌ اون زندگی است.
زندگی هم گرده ؛ که می شه توی دست گرفتش
و هر کسی می تونه اونو از آن خودش کنه .
اما لیز و صیقلی است و ممکنه اگه خوب مراقبش نباشی بیفته و بشکنه
زندگی مثل دندانه های گوش ماهی ، بالا و پایین داره.
و کلش زندگی است ... چه دوران خوشش وچه دوران غم انگیزش.
زندگی هم مثل گوش ماهی رنگی است. ولی نه یک رنگ ثابت ؛
زندگی یک رنگ تر کیبی است .
یک آمیختگی از همه باید ها و نباید ها و حتی مهم تر از اون علایق و خواسته ها ...
زندگی هم مثل گوش ماهی از دور یک رنگ مبهم داره.
باید نزدیک شد و جور دیگر دید .
حالا می تونی وارد زندگی بشی و اونو بازی کنی.

دوست من
زندگی اون گوش ماهی است
که گذاشتم تو دستت به اضافه لبخند تو بعد از دیدنش.
دستت را مشت کن و زندگی را اونجور که می خواهی مال خود کن


از وبلاگ دیوانه .



Deep Blue Sky


دلم برای آسمون تنگ شده . خیلی وقته ابرا رو نگاه نکردم.
ما یه حیاط داشتیم با یه ایوون بزرگ. من غروبای تابستون خیلی اونجا میرفتم و به آسمون نگاه میکردم بعد هم گلا رو آب میدادم و یه نمی به حیاط میزدم . بعدش وایمیسادمو بو میکشیدم . وای...چه حسی داشت.... توی باغچه مون گل زیاد داشتیم. یه مدت مامانم یه گلدون شب بو لب باغچه گذاشته بود ... از توی کوچه بوش میومد... دو تا بوته یاس سفید هم داشتیم با یه عالمه گل رز و زنبق وحشی. یکی دو تا بهار هم با مریم بنفشه کاشتیم... خیلی روزای خوبی بود... خونه رو خیلی دوست داشتم ... الانم همون جا هستیم با همون حیاط اما جای باغچه و حوض نیمدایره و فانتزیمون رو دو تا رمپ بد ترکیب پارکینگ گرفته و روی سرمون ۸ واحد آپارتمان دیگه سنگینی میکنه.  از پنجره های کوچیکمون  هم آسمون دیده نمیشه ...

شاید فردا صبح برم پشت بوم...

                                               

This isn't me !



دلم میخواد یه دروغ گنده بگم تا از همه چی خلاص بشم. اما انکار کردن بعضی چیزا بیشتر بهش دامن میزنه... شاید سکوت بهترین حرکت در حال حاضر باشه. دارم به این نتیجه میرسم که باید خودمو به جریان بسپرم. نه با شعار هر چه بادا باد و نه با بی تفاوتی ... اگه یکم برای وجود خودم غیرت به خرج بدم ، میتونم خودمو ببینم که با همه ی استعدادهای کشف شده و نشده ، خودمو قبول ندارم! این اشتباهه... دلم میخواد سال دیگه این موقع که به پشت سرم نگاه میکنم حرفی برای گفتن داشته باشم... یا لا اقل بتونم خودمو راضی کنم. 

این روزا با آیدا دوست قدیمیم بیشتر رابطه دارم . یه مدت بود دچار این تفکر شده بودم که برای دوستی آدم مناسبی نیستم... حالا فکر میکنم که هنوزم میتونم برای بعضیا مفید باشم... 

راستی...  چند هفته ایه که دیگه سیگار نمیکشم...