هیچوقت دوست ندارم زمانی که مریض هستم بخوابم. زیاد هم دوست ندارم کسی بیاد بالای سرم و بگه چت شده. اقدامای لازم رو انجام میدم و یه گوشه میشینم. دیشب آب قند خوردم. پدیده ای که ازش متنفرم. آمپول زدم و قرص های رنگی رو بلعیدم! سعی کردم بچه ی خوبی باشم به امید یه روز آفتابی! امروز رفتیم بیرون و خیلی سعی کردم به روی خودم نیارم که چقدر همه جام درد میکنه. و بسته ی قرص توی جیبم رو ندید بگیرم که بطرز جالبی هر دو ساعت یه دونه ازش کم میشد! هوا هم بطرز موذیانه ای سرد بود. اما اینا از فعالیتم کم نکرد. حالا من موندم و درد و تهوع! کمی هم بخاطر بارون دیروز بود که منو ذوق زده کرد. خب! به کل چیزای زیادی وجود دارند که منو ذوق زده میکنند مثل نوشتن آرزوها و کارهای نکرده... فکر میکنم حالا زمانش رسیده که دو تا لیست تهیه کنم از آرزوهام. دست یافتنی ها و غیر ممکن ها. و چند سال دیگه بهش نگاه کنم و ببینم که کدوم از غیر ممکن ها عملی شدن و کدوم یکی از دست یافتنی ها بر اثر سهل انگاریهای همیشگیم هنوز انجام نشدن... گاهی فکر میکنم که واقعاً کسانی باید زندگی کنند که ارزشش رو میفهمند و مثلاً دو سال زمانشونو به باد نمیدن که توی دوسال چه کار ها میشه کرد و چه غیر ممکن هایی رو میشه ممکن کرد. حالا وقتی که به پشت سرم نگاه میکنم میبینم که سالهاست به بعضی چیزها فکر میکنم که هنوز هم باید توی لیست آرزوهام اونهم آرزوهای دست یافتنی ثبتشون کنم! این چیز خاصی رو ثابت نمیکنه؟! معلومه که میکنه . شاید برمیگرده به همون فلسفه ی زندگی که بـــــعضی ها ارزشش رو ممــــــکنه نفهمم!
اول!
دوم !!!!
مهناز.....من در این تعطیلات اینکار رو کردم !! آرزوهام رو نوشتم..مکتوب جالبی از آب درومد...خنده دار بود..بعضیاش واقعا خنده دار بود..اما واقعیت داشت..من آرزوی همون چیزای کوچیک و احمقانه رو دارم..اما حیف که کسی بهشون اهمیت نمیده...چقدر بده که گاهی..بعضی رفتارا از جانب دیگران..آرزوی آدم باشه..اما من آرزوهای بزرگتری هم دارم مهناز..آرزوهایی که دست خود خودمه !
استراحت کن زود خوب شی بچه..شیطونی هم نکن..نکنه آنفولانزای مرغی گرفته باشی ؟!:))
اون لیستو تو ذهنت بنویس!
فقط بدو که بعد پشیمون نشی ها!
اما یه نفس ندو،آهسته و پیوسته.
یکی نیست اینا رو به خودم بگه :|
اول فکر کردم عکس این پستت زرافه هستش...
قرصی شدی آبجی؟!
کدوم درسته:
بعضی ارزشها رو ممکنه نفهمم؟
بعضی ها ارزشها رو ممکنه نفهمن؟
به این میگن نوستالژیای مزمن. راستی سلام...
حالا چت یاهو شده یا چت ام اس ان؟
این که از به میله چنگ انداخته میمونه یا همین سال جدید ۸۳؟
قوی باش. مثل اون درخته
من هم همیشه از مریضی و بستر مریضی متنفر بودم و هستم و بیشتر از اون از رفتار اطرافیان!!
امیدوارم زودتر خوب بشی .....
آرزوهای بزرگ و به ظاهر دست نیافتنی با تلاش ممکن میشن باور کن ....
جدی می خوای این کارو بکنی ؟ خیلی باحاله پسر ! من هم لیست می خوام . ولی فقط یکی . آرزو آرزوه ! فرقی نمی کنه بهش برسی یا نه . فقط باید داشته باشیش تا یادت نره . اینقد هم نمی خواد مث مامان بزرگا به فردا پس فردا فکر کنی . فقط آرزو هاتو لیست کن و اونا رو داشته باش تا از کفت نرن و همین .
آقا میمونه مریضت کرده؟ میکشمش!
خوب شو خوب شو خوب شو خوب شو خوب شو خوب شو خوب شو خوب شو خوب شو خوب شو خوب شو خوب شو خوب شو خوب شو خوب شو خوب شو خوب شو خوب شو خوب شو خوب شو خوب شو خوب شو خوب شو خوب شو !
خوب شدی؟
آخه میگن اگه...
یه چیزی میگن اونا! شما قرصاتو بخور خوب شی!
باشی؟(باشه؟)
۱۳ و نحسی این حرفاس دیگه....
اگه بگیری تخت بخوابی ، خوب می شی . نگران نباش .
خیلی وقتا آرزو و دعا جاشونو عوض میکنن...
من معتقدم آدم بی آرزو نمیتونه زندگی کنه. مهم اینه که باشه.
امیدوارم خوب شده باشی تا حالا.
پایدار باشی