من همیشه سفر میکنم. با دوچرخه ای که روی آب حرکت میکنه. من همیشه گرمترین سلامهایم را برای دلفین ها میفرستم در حالیکه سعی میکنم به برق آفتاب روی پوستشون نگاه نکنم. اما زمانی که میخواهم به راهم ادامه بدم ، نقطه های ریز درخشان همه جا را پر کرده اند. من یک زیر پوش سفید رکابی میپوشم با یک شلوارک آبی و یک کلاه نقاب دار زرد برای ندیدن آفتاب! گاهی که سرعت میگیرم ، پاهام رو از روی رکابها بر میدارم و در آب فرو میکنم. و وقتی به پشت سرم نگاه میکنم، مثل قایقهای موتوری رد سفیدی پشت سرم روی آب میبینم! شاید این یک علامت باشد. چون معمولاً دلفینها وقتی میبینند که رکاب نمیزنم و آب را به اطراف میپاشم، با من به سرعت حرکت میکنند و از روی سرم به آنطرف میپرند. منهم در عوض کلاه زردم رو توی هوا برای دلفینها تکان میدم. روز که تمام میشود باید خودم را به ساحل برسانم. یک بار از دوچرخه ام خواستم به من هم یاد بدهد تا غرق نشوم و همیشه روی آب بمانم ولی قبول نکرد. و من همیشه باید روی زمین بخوابم! اما شبها هم خواب دریا میبینم و صبح به خاطر دلفینها دوباره به آب میزنم.
چه دوچرخه جالبی . اما من دلم میخواد یه دوچرخه تو آسمون داشتم
مهناز؟چطوری یا نه؟! دلفین ها چطورن؟
چه جالب
کیفیدم این دم صبحی
سلام
وبلاگی با مطالب جالب داری !
وقت کردی یه سری هم به ما بزن
قوه تخیل با حالی داری...
آدم یاد فیلم waterworld میفته ... البته مال اونا بیشتر جت اسکی بود ... فرقشون با تو اینه که اونا در آرزوی پیدا کردن خشکی بودند ...
مهناز جان گفتی دلفین منو یاد اون دلفینهایی انداختی که عکسشونو تو وبلاگ گذاشته بودم!
دلفین
دوچرخه
آب
همشون دوست داشتنی اند....
مثل وبلاگ تو!
سلام مهناز ادرس وبلاگ و همین طور عنوانش اشتباه هستا درستش کن لطفا نوشته ات متاثرم کرد
سلام
از دلفینها بپرس چجوری میشه خوشحال بود؟ بپرس چرا قویی به صحرا نمیمیره؟... بگو چرا...؟ اه! اصلا ولش کن برم تا حال تو رو هم بد نکردم.
پیروز باشی.
انگار دوچرخه دوچرخه رو پیدا می کنه :)
این از اون سفراست که کاشکی تموم نشن
تو رویاهام دریا هیچ جایی نداره. راستی ها ؛ من به این موضوع فکر نکرده بودم. چرا من به دریا اصلا فـــکر نمیکنم ؟
تو هم؟!
سلام به دوست گرامی. یاد دریا و دلفینها برای من یاد آوری خوبی نیست اما هیچ عشقی به زیبایی عشق دریا نیست.پیروز باشید.
چه دوست داشتنی !! هم دلفین ها ، هم سفر ، هم آن کلاه زرد ...
سلام مهناز.....از دلفینها بگو..تا حالا از نزدیک ندیدمشون ....
سلام
امیدوارم ما رو فراموش نکرده باشی . خیلی وقته بی خبرم از شما . راستش دوست داشتم حالتون رو بپرسم .
قکر نمیکردم بنویسی اما اومدم خیلی غمگین شدم .
ببینم تو هم مثل من پس رفت کردی؟؟؟
خب انشاالله که خوب باشی و به هر چیز خوبی که فکر میکنی برسی .مارو هم دعا کن .
فعلا
راستی من یه مدته که جدی شروع به نوشتن کردم .
آخی..دلفین ... منم تو ذهنم یه پنجره باز رو به روی دریای آسایش و آرامشم دارم و تو اون دریا دو تا دلفین دارم که وقتی پنجره رو باز میکنم برام میرقصن ...