به نام خدا



... سلام
بعد از سیزده چهارده روز بالاخره من برگشتم! شاید ندونید که سر اون وبلاگم چه بلایی اومد. اما با خوندن پست آخرش حتماْ میفهمید! یکی پسورد منو که بهش داده بودم عوض کرد و به نوعی وبلاگ منو دزدید. هکرم بود هکرای قدیم! یه نشونی ، ایمیلی چیزی... یه شماره تلفن گذاشته بود که اونم اشتباهی بود... القصه بابا جون تو که وبلاگو برداشتی حداقل ازش استفاده کن که دلم نسوزه...
خلاصه ملت به کسی که جنبه ی اعتمادتونو نداره اعتماد نکنید.من چوبشو خوردم اصلاْ خوشمزه نبود. شاید اگه من به اون آدم بی مرام اعتماد نکرده بودم الآن با همون دامین داشتم ادامه میدادم نه با این دامین بی ربط با توجه به عنوان وبلاگم ... خب همین دامین بی ربط هم یه روزایی وبلاگ مشترک من و دوستم نگار بود که با این مشکلی که برای من بوجود اومد و با توجه به اینکه بلاگ اسکای دیگه عضو نمیگیره ، حکم لنگه کفشو داشت وسط بیابون( البته خیلی پر ارزش تر...)

لازمه اینجا از نگار برای چشم پوشی (!) از وبلاگ مشترک و امید برای ساپورت روحی (!) تشکر کنم. همچنین از آقای هیچکس و خانوم نفس برای ابراز همدردی به طرق مختلف (!) خیلی ممنونم. از سایر دوستان هم که پشت در بسته وبلاگ موندن عذر میخوام. (حالا انگار چقدر ویزیتور داشت اون وبلاگ!)

دست آخر از همه رفقایی که لوگو یا لینک منو گذاشته بودند توی وبلاگاشون، میخوام که اگه لینک بوده آدرس و اگه لوگو بوده اصل لوگو رو تغییر بدند.

راه اندازی این وبلاگ مشت محکمیست بر دهان کسی که اسم دزدیدن پسورد رو هک میذاره !



نظرات 13 + ارسال نظر
رضا چهارشنبه 18 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 06:06 ب.ظ http://parchin.blogsky.com

میبخشید با پاهای نشسته اومدیم خونتون.

به باغ ما اونور پرچین بیاین...

سفر به اعماق اینترنت چهارشنبه 18 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 06:45 ب.ظ http://explorer.blogsky.com

سلام
خوبی
میخواستم بگم که اگر اون کلمه ..... که الان نیموتونم بگم رو درست گفته باشی خوب من میتونم وبلاگت و پس بگیرم اگر مطمئنی به من بگو بیا در قسمت نظرات بگو
بای

هیچکس و نفس چهارشنبه 18 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 07:47 ب.ظ http://hichkas-ptl.blogsky.com

مهناز جونم خوش برگشتی.

نگار چهارشنبه 18 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 07:48 ب.ظ http://neeggaar.blogsky.com

سلام
من واقعا خوشحالم که برگشتی.در ضمن در اون موردم قابل رفیق فابریک مارو نداشت . امیدوارم کارای بیشتری از دستمون بر بیاد

امید چهارشنبه 18 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 09:30 ب.ظ

سلام
خوشحالم که بالاخره برگشی . در موردم ساپورت روحی اصلا
قابل شمارو نداشت.

... چهارشنبه 18 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 11:30 ب.ظ http://oonrooza.blogsky.com

سلام عزیزم ... کامنتی که داده بودی بعد از مدتها دوباره مزه شیرین وبلاگ نویسی رو یادم اورد . راستش رو بخوای نوشتن وبلاگ از اساس به خاطر ویزیتوره و احساس اینکه می تونی احساسات و افکارت رو با دیگران share کنی ... اونم تو یه دنیای مجازی . من تجربه اش رو داشتم ... اما اینکه چرا نوشتم که دیگه ویزیتور نمی خوام جریانش مفصله ! قضیه بر می گرده به اینکه درست در زمانی که وبلاگ قدیمی داشت یه ساله می شد مجبور شدم ترکش کنم ، اونم به خاطر آدمای آشنایی که اونجا رو می خوندند و به خاطر مشکلاتی که تو دنیای واقعی به وجود اومده بود و ... خلاصه اینکه تو وبلاگ جدید پناه گرفتم و هر چی دلم خواست نوشتم . ترس از ویزیتور هم به خاطر آدمای آشنایی بود که اسمشون رو اورده بودم . وگرنه که منم عاشق افکار و نظرات آدمای جدید هستم که می تونن دوست داشتنی هم بشن ! مخصوصا که حالا هم مدتی ازون جریانات گذشته ... خلاصه اینکه دستت درد نکنه ! دقیقا احساس های یک سال پیش رو برام زنده کردی که نوشتن و منتظر نظر دیگران موندن چه حالی میداد ... خب ، حالا دیگه وقتشه که منم بشینم و از اول تا اخر وبلاگت رو بخونم . تا بعدا که یه نظر حسابی هم برای نوشته هات بدم ! ;)

هیچکس پنج‌شنبه 19 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 02:19 ق.ظ http://hichkas-ptl.blogsky.com

سلام
گرچه از ناحیه ی من همراز و همراه مربوطه نظر گذاشتن ولی منم خواستم شخصاً خوش آمد و تبریک عرض کنم
خدا دستتو بگیره رفیق...

پیر مغان پنج‌شنبه 19 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 03:00 ب.ظ http://sima-system.blogsky.com

سلام
تمامی مطلبت رو خوندم
میدونم که فکر می کنی من وب لاگ تو رو برداشتم
اما این جور نیست
یعنی یقین دارم که ایسن جور فکر می کنی
چون از حرفات که بوی اعتماد میداد فهمیدم
بگذریم
من برنداشتم
منزل نو هم مبارک
لینکت رو همین روزا می گذارم
قربانت
بای

حمیدرزا پنج‌شنبه 19 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 03:36 ب.ظ http://hamido.blogsky.com

سلام
خوشحالم که دوباره مینویسی و ناراحتم که هنوز نتو نستم به قولم عمل کنم ولی ایشالا انجامش میدم

پریسا پنج‌شنبه 19 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 05:09 ب.ظ http://seagull.blogsky.com/

این مشت محکم واقعا بعضی مواقع خیلی کارسازه!

هاله جمعه 20 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 03:34 ق.ظ http://haleh.blogsky.com

سلام....من سر خود میگم که واقعا به حمیدرزا حق بده....خیلی سرش شولوغه.....

[ بدون نام ] شنبه 21 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 10:14 ق.ظ

این هاله خانوم عادت دارن همیشه سر خود حرف بزنن به دل نگیرید

نفیسه یکشنبه 22 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 03:12 ق.ظ

زود باش آپدیت کن خفه شدیم دیگه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد